«محسن عسگری »
مدیرعامل شرکت ملی شیمی کشاورز (در زمان انجام مصاحبه)*
محسن عسگری متولد ۱۳۶۲، دانش آموخته کارشناسی رشته مهندسی صنایع، گرایش برنامهریزی و تحلیل سیستمها از دانشگاه صنعتی شریف، کارشناسی ارشد رشته MBA از همان دانشگاه و دکترای مدیریت از دانشگاه علامه طباطبایی میباشد. آقای عسگری با توجه به رتبهها و سوابق علمی و تحصیلی برجسته، عضو بنیاد ملی نخبگان ایران است. از جمله سوابق حرفهای ایشان میتوان به مدیر بازاریابی و برندینگ شرکت فروشگاههای زنجیرهای رفاه، معاون فروش و بازاریابی شرکت توسن، عضو هیات مدیره شرکت مشاوره مدیریت سما سامانه، قائم مقام مدیرعامل شرکت سپیدماکیان اشاره کرد. وی در حال حاضر به عنوان مدیرعامل و نایب رییس هیات مدیره شرکت ملی شیمی کشاورز، مشغول به فعالیت میباشد.
* این مصاحبه در تاریخ ۱۱/ ۰۴/ ۱۴۰۲ انجام شده است.
پرسش: ضمن معرفی شرکت ملی شیمی کشاورز، دلایل و عوامل مؤثر در کسب رتبه برتر توسط شرکت در رتبهبندی IMI-100 را از دیدگاه خود بیان بفرمایید.
شرکت ملی شيمي كشاورز در سال ۱۳۶۵ زیر نظر وزارت جهاد و با هدف تأمین بخشی از نهادههای کشاورزی که سابقاً وابسته به واردات بودهاند، تأسیس شد و متعاقباً در سال ۱۳۹۵ به بخش خصوصی واگذار شد. این شرکت در سال ۱۳۷۱ در زمینی به مساحت ۱۳ هکتار و با ۱۷ خط تولید به بهرهبرداری رسید و با تولید سموم کشاورزی شروع به فعالیت نمود. طی سالهای بعد، فعالیتهای شرکت گسترش یافت و به تولید انواع محصولات شیمیایی کشاورزی، دامی و بهداشتی-خانگی پرداخت. با هدف افزایش تنوع در سبد درآمدی، شرکت به حوزههای غیر کشاورزی نیز ورود پیدا کرد؛ به عنوان نمونه با بهرهگیری از مواد و ظرفیتهای موجود، متخصصین مجموعه موفق به سنتز نوعی افزودنی روغن در صنعت روانکار با خاصیت ضد سایش و اکسایش شدند که منجر به دریافت نشان دانش بنیان نیز شد.
با توجه به ظرفیتهای موجود و نیازهای مجموعه، فعالیتهای مربوط به تعدادی از حوزههای جانبی صنعت محصولات شیمیایی، به شرکتهای تخصصی زیر مجموعهای واگذار شدند که یکی از نمونههای مهم و موفق آن در حوزه مدیریت پسماندهای خطرناک شیمیایی است. تولید پسماندهای شیمیایی یک چالش اجتناب ناپذیر در صنعت محصولات شیمیایی بوده و مدیریت و امحای آنها مسئله مهمی است که تمامی فعالین این صنعت آنرا مورد توجه قرار می دهند. در طول سالهای فعالیت شرکت ملی شیمی کشاورز، مدیریت این پسماندها توسط خود مجموعه انجام میشده و با توجه به الزامات و استانداردهای بهداشتی متعدد حاکم بر این حوزه، دانش مورد نیاز آن توسط متخصصین نخبه شرکت، توسعه یافت و تجارب ارزندهای حاصل شد. با به وجود آمدن این ظرفیت و توانمندی، تصمیم به تأسیس شرکت مدیریت پسماند شیمی کشاورز گرفته شد که نیازمند اخذ مجوزهای پیچیده فراوانی بود ولی همکاران ما با اتکا به دانش اندوخته مجموعه، موفق به کسب آنها شدند. این شرکت قادر به احداث مجتمعهای مدیریت انواع پسماندهای شیمیایی و صنعتی خطرناک و ویژه است و پس از دریافت پسماند از کارخانهها و انتقال آن به این مجتمعها، فرآیند امحا یا بازیافت به صورت تخصصی و بر اساس آنالیزهای صورت گرفته، به طور کامل انجام میشود.
با توجه به تنوع فراوان در محصولات مختلف و انواع بسته بندی آنها، شرکت دیگری نیز در حوزه بسته بندی تأسیس شد که مرحله بسته بندی تمام محصولات شرکت توسط آن انجام میشود.نانتنمثیدزثصتندتد
شرکت ملی شیمی کشاورز در زمانی که به بخش خصوصی واگذار شد، با چالشها و اشکالات فراوانی مواجه بود، از جمله بدهیهای مالیاتی و پرسنل در حال بازنشستگی. با همت و پشتکار همکاران ما و حمایت سهامداران، این مسائل در حداقل زمان ممکن حل شد و توانستیم شرکت را وارد مسیر رشد و توسعه کنیم. قدم اول در جهت تحقق این امر در استراتژی ما، تمرکز بر قابلیتهای محوری شرکت و تقویت آنها بود. در این راستا، تلاش مهمی برای توانمندسازی بخش تولیدات سموم صورت گرفت به طوری که میزان سهم تولیدات ما در بازار از حدود ۵/۰ درصد در سال ۱۳۹۵، امروز به حدود ۱۷ درصد رسیده است. طی این فرآیند ابتدا میزان تولیدات را افزایش داده و سپس تنوع آنها را گسترش دادیم تا بتوانیم نقش پر رنگتری در بازار داشته باشیم و بخش بیشتری از نیازهای مشتریان را تأمین کنیم. پس از تقویت این حوزه و مشاهده نتایج و پیشرفت آن، بر توسعه کسب و کارهای جانبی نیز تمرکز کردیم که اولین آنها، شرکت مدیریت پسماند شیمی کشاورز بود. این کسب و کارها نقش مهمی در درآمدزایی و تنوع بخشی به سبد درآمد ما دارد و منجر به رشد چشمگیر مجموعه در سالهای اخیر شده است.
پرسش: در زنجیره ارزش این صنعت، تامین کنندگان مواد اولیه چه مجموعههایی هستند؟ در واقع میخواهم بدانم آیا صنعت متصل به صنعت پتروشیمی و در پایین دست آن قرار دارد و یا خلأیی در این میان وجود دارد؟
به طور کلی کشور ما در زمینه صنایع پایین دستی پتروشیمی دچار ضعف است که موجب ناقص ماندن زنجیره تأمین صنایع شیمیایی و عدم امکان استفاده مستقیم آنها از تولیدات صنعت پتروشیمی داخلی شده است. به همین دلیل، عمده مواد اولیه مورد نیاز شرکت ما و صنایع مشابه آن، از طریق واردات تأمین میشود. البته ما همیشه تلاش کردهایم که تا حد امکان از تولیدات داخلی استفاده کرده و حتی خودمان نیز تولیداتی در زمینه مواد اولیه داشته باشیم. به عنوان نمونه یکی از محصولات ما، نوعی سم قارچ کش با پایه مسی است که مجموعه ما موفق به سنتز ماده اولیه آن هم شده و تمام مراحل تولید آن در داخل انجام میشود؛ مجوز ممنوعیت واردات این ماده اولیه نیز اخذ شده و تمام نیاز کشور از طریق این شرکت و تعدادی تولیدکننده دیگر تأمین میشود. به صورت مشابه تعدادی ماده اولیه دیگر با پایه مس نیز توسط خود مجموعه سنتز میشوند و همواره سعی در گسترش این نوع تولیدات و تشکیل حلقه مفقود زنجیره تأمین این صنعت را داریم.
پرسش: در حوزه فعالیت شما، چه فناوریهای نوآورانهای مطرح هستند و آیا مجموعه شما توجهی به استفاده از آنها دارد؟
از مهمترین فناوریهای پیشرو و آینده ساز ، میتوان به دانش بیوتکنولوژی و عوامل مقابله با آفات بیولوژیک اشاره کرد. استفاده از دانش بیوتکنولوژی در حوزه کشاورزی، به شکل تغییر در ساختار دی اِن اِی بذرها به جهت مقاوم سازی گیاه در برابر آفات و به طور کلی بهبود آن میباشد. این تغییرات تا حدودی به صورت فراگیر استفاده شدهاند و بسیاری از بذرهای عرضه شده در بازارهای جهانی، دستخوش نوعی اصلاح ژنتیکی بودهاند و استفاده صنعت کشاورزی ما از این دانش نیز در حد واردات این نوع بذرها است. مبارزه بیولوژیک به معنای بهره گیری از دشمنان طبیعی آفات به خصوص عوامل میکروبی، انگلها و جانوران و حشرات شکارچی برای مقابله مستقیم با آنها است. در این حوزه هم مجموعه ما به شکل مختصر ورود پیدا کرده و در حال بررسی و تحقیق برای توسعه استفاده از این نوع روشها هستیم. البته باید در نظر داشت که این فناوریدر حاشیه علم مبارزه با آفات قرار دارد و هنوز از لحاظ عملکرد نسبت به هزینه، محصولات شیمیایی دارای جایگاه بهتری هستند؛ از این جهت حتی در کشورهایی که دارای پیشرفتهترین صنایع کشاورزی میباشند نیز، سهم عوامل بیولوژیک از روشهای مبارزه با آفات بسیار کم است. با این حال متخصصین ما همیشه در حال رصد فناوریهای پیشرو در جهان و ارزیابی آنها میباشند تا بتوانیم با بهره گیری از محصولات نوین و گسترش دانش فنی مجموعه، عملکرد خود را ارتقا دهیم.
پرسش: به نظر شما مهمترین مزیتهای رقابتی شرکت چیست و چگونه عملکرد خود را از رقبا متمایز میکنید؟
یکی از مهمترین نقاط قوت مجموعه، امکانات و زیرساختهای توانمند آن است که میتوانیم با استفاده از آنها، کیفیت بالایی را در محصولاتمان ارائه دهیم. برای ما مسئله کیفیت فراتر از اخذ استانداردهای بهداشتی بوده و همواره سعی در بهبود عملکرد و اثربخشی محصولات داریم و کسب رضایت و اعتماد مشتری از این طریق، مهمترین ابزار تبلیغاتی برای ما محسوب میشود. این امر با بهرهگیری از یک نظام کنترل کیفیت همه جانبه محقق میگردد؛ به طوری که تمام مراحل تولید و حتی بازخوردهای مصرف کنندگان مورد نظارت و بررسی قرار گرفته و شاخصهای مدنظر در هر مرحله ارزیابی میشوند.
از دیگر مزیتهای بنیادی مجموعه ما، سرمایههای انسانی آن میباشد. با توجه به نوسانات کم در این صنعت، عمده رقبای ما فعالان قدیمی هستند و تغییرات اندکی در ساختار پرسنل خود انجام دادهاند. این شرکت نیز سابقاً همچین شرایطی داشته امّا از ابتدای دریافت آن از بخش دولتی، توجه زیادی به بهره گیری از نیروهای جوان و متخصص و پرانرژی داشتهایم و در مقایسه با رقبا، تمرکز بیشتری بر بروزرسانی و ارتقای سطح منابع انسانی داشته و آنها را جزو سرمایههای ارزشمند خود محسوب مینماییم.
در کنار مزیتهای درونی و ساختاری، حتماً میبایست به عوامل خارجی مانند شرایط بحرانی و نامتعارف اقتصاد کشور نیز توجه نمود که به موجب آن شاهد تلاطم بازار از مناظر مختلف هستیم. از این جهت در شرکت ما گروهی از مشاورین مجرب و متخصص، به طور مداوم در حال رصد و ارزیابی بازارهای داخلی و جهانی هستند و از این طریق قادر به شناسائی محصولات جدید، مشتریان احتمالی و روندهای اقتصادی هستیم. اطلاعات حاصل از این تحلیلها نقش بزرگی در تصمیمات ما ایفا میکند و با استفاده از آن میتوانیم در شرایط بحرانی، عملکرد شرکت را از رقبا متمایز کرده و از فرصتهای بوجود آمده در سایه تهدیدها بهره کامل را ببریم.
پرسش: چالشهای مطرح در حوزههای فعالیت شما و مخصوصاً صادرات محصولات چیست؟
بخش بزرگی از مشکلات و چالشهایی که با آن مواجه هستیم، حول مسئله نرخهای مختلف ارزی میباشد. با توجه به محصولات تولیدی مجموعه و علیرغم میل خودمان، ملزم به استفاده از ارز رسمی در واردات هستیم که به طور کلی تمامی مراحل مربوط به استفاده از این ارز شامل درخواست، دریافت و مراحل بازرسی و رفع تعهدهای پس از استفاده از آن، بسیار فرسایشی و زمان بر میباشد و مخصوصاً برای واردات مواد اولیه ما را با مشکل مواجه میکند. بازار مصرف بسیاری از محصولات شیمیایی کشاورزی دارای حساسیت زمانی میباشد؛ به عنوان مثال برخی آفت کشهای مهم هستند که در طول سال تنها به مدت ده روز مورد مصرف قرار میگیرند و برای حفظ سلامت محصولات کشاورزی، میبایست دقیقاً در همان پنجره زمانی از آنها استفاده شود. از این جهت ضروری است که عرضه به اندازه کافی در این بازههای زمانی صورت گیرد و هرگونه تأخیر در تأمین مواد اولیه این سموم در ماههای قبل از این بازه، موجب عدم امکان تولید و عرضه میزان مورد نیاز آن در زمان مربوطه شود. در صورت بروز این تأخیر، تولید کننده مجبور میشود که تمام تولیداتی که نتوانسته در این بازه عرضه نموده و به فروش برساند را تا سال بعد انبار کند که دچار خواب سرمایه قابل توجهی میشود. همچنین در ماههای بعد، بازار محصولات کشاورزی با کمبود عرضه محصولاتی که تأمین سموم مورد نیاز آنها دچار اشکال بوده، مواجه میشود و منشأ بسیاری از جهش قیمتهای ناگهانی که مصرف کنندگان نهایی شاهد آن هستند، همین مسائل است.
یکی دیگر از مشکلات مهم ارز رسمی، تأثیر منفی آن بر روی رقابت بین تولید کننده و وارد کننده محصول نهایی و آماده به مصرف است و به دلیل امکان واردات سموم کشاورزی با استفاده از نرخهای ترجیحی، بسیاری از مواقع قیمت نهایی محصولات وارداتی کمتر از تولیدات داخل میباشد. تولید کنندگان نیز بخشی از مواد اولیه خود را با نرخ رسمی وارد میکنند ،امّا مابقی هزینههای تولید محصول با نرخ آزاد و عمومی محاسبه شده که قطعاً بر روی قیمت تمام شده تأثیر میگذارد؛ امّا وارد کننده محصول آماده مصرف، تمام هزینه خود را با استفاده از نرخ رسمی انجام میدهد، که البته فشار بیشتری را به دولت و اقتصاد کشور وارد میکند ولی برای مصرف کننده قیمت کمتری خواهد داشت. مسلماً با وجود نرخ ارزهای ترجیحی، فعالان تمایل دارند تا در بخش بیشتری از زنجیره ارزش خود از این ارزها بهره ببرند که از موانع تولید و فروش محصولات تولید داخل محسوب میشود.
در رابطه با صادرات نیز محدودیتهای متعددی وجود دارد به طوری که تا قبل از امسال، اجازه صادرات برای بسیاری از محصولات شیمیایی کشاورزی داده نمیشد. شکاف بین نرخهای دولتی ارز با نرخ آزاد برای صادرکنندگان هم اشکال آفرین است؛ به این شکل که ارز دریافت شده در نتیجه صادرات کالاهایی که در تولید آنها از ارز دولتی استفاده شده، میبایست به همان نرخ دولتی تبدیل و رفع تعهد گردند. با توجه به این مسئله در بسیاری از موارد، عملاً صادرات توجیه اقتصادی نداشته و به موجب آن تولید کننده امکان رقابت در بازارهای جهانی را ندارد.
همچنین یکی از مراحل اداری چالش برانگیز صادرات، فرآیند پیچیده و زمان بر اخذ مجوزات مربوطه است؛ زیرا به دلیل احتساب سموم کشاورزی به عنوان یک محصول استراتژیک، لازم است برای هر محموله صادراتی مجوزها به صورت جداگانه تحصیل گردد. همین مسئله موجب اخلال در حوزه بازاریابی و ارائه تضامین به طرف مقابل میشود؛ چون معمولاً از زمان شناسائی مشتری و اقدام به صادرات تا رسیدن به مرحله ارسال محموله، چند هفته معطل مجوزها میشویم که طبیعتاً باب میل مشتری نیست و بعضاً موجب از دست رفتن فرصتهای صادراتی نیز شده است.
پرسش: چگونه سرمایه مورد نیاز مجموعه را تأمین میکنید و آیا انگیزه شما برای ورود به بازار بورس همین مسئله بوده است؟
از زمان انتقال مجموعه به بخش خصوصی، همیشه حمایت و همراهی سهامداران عمده مجموعه برخوردار بودهایم ؛ از این جهت مسئله تأمین سرمایه برای ما چالشساز نبوده و نقشی در ورود ما به بازار بورس نداشته. در رابطه با انگیزه ورود به بازار بورس، مجموعه ما همیشه تمایل به رعایت استانداردهای مربوط به صورتهای مالی و حفظ شفافیت اطلاعات داشته و در این راستا حضور در بورس نیز مبین این موضوع و تأییدی بر اعتبار اطلاعات مالی ما میباشد که از لحاظ حسابرسی و مسائل مالیاتی برای ما مهم بوده است و میتوان گفت که ورود به بورس را به نوعی، بخشی از مسیر توسعه شرکت میدانستیم.
پرسش: به عنوان نکته پایانی، درس آموختههای مدیریتی حاصل از تجارب حرفهای خود را بیان بفرمایید.
به طور کلی فرهنگ سازمانی، نقش کلیدی در عملکرد بلند مدت شرکت دارد و برای موفقیت یک مجموعه، لازم است که فرهنگ سازمانی آن هم راستای اهداف کلان مدیریتی باشد. ما همیشه سعی داریم که ارزشهایی همچون پویایی و پیشرفت گرایی را در فضای سازمان حاکم کرده و این روحیه را در تک تک همکاران مجموعه بپرورانیم. همچنین در زمان استخدام نیز توجه ویژهای به این مسائل میشود؛ از این جهت تنها افرادی که ارزشها و اولویتهای آنها منطبق با اهداف سازمان باشد مورد پذیرش قرار میگیرند و لازم است ویژگی نتیجه گرایی در آنها مشهود بوده و مشتاق به رشد و توسعه مهارتهای خود باشند. از این طرق توانستیم فرهنگ تعالی و توسعه را در تمام بدنه سازمان جاری کنیم و به همین دلیل، فرهنگ سازمانی در زمره سرمایههای ارزشمند مجموعه، قرار دارد و عامل مهمی در موفقیت ما محسوب میشود.